آسمان، کودکی و ترس
- سه شنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۷ ق.ظ
- ۱ نظر
کودکی ما در عشق به آسمان گذشت. وقتی شش ساله بودم دنباله دار هالی از نزدیکی زمین گذشت. هر چه پول گیرمان میآمد -در آن دوران جنگ- کتابهای آسیموف و مجله کیهان علمی و .. میخریدم. برادر بزرگتر مجلات نجومی میخرید. میگفتند دنباله دار هالی هر ۷۶ سال یکبار به زمین نزدیک میشود و میتوان آن را دید. از همان بچگی یکی از آرزوهایم این بود دوباره هالی را ببینم. یعنی سال ۲۰۶۲.
خیلی از کتابهای نجومی کودکیام را دارم. یکبار آنها را دادم به احمد. فاطمه تا مدتها دعوا میکرد که من هم کتابهای فضایی میخواهم. بهش قول دادم برایش خواهم خرید. اما هنوز نگرفتهام.
چند وقت پیش احمد ازم پرسید اگر کره زمین میدان مغناطیسی دارد چرا سفینهها سقوط نمیکنند.
و جالب این بود که مثل هر انسان دیگری نخستین اثر شناخت کیهان برشان «ترس» بود؛ ترس از سیاهچالهها و این سؤال مداوم آیا سیاهچالهها از زمین خیلی دورند؟