دوگانهای درباره سلام به جاهل و تفاوت پرسش و تهمت
- پنجشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ۰۷:۱۳ ب.ظ
- ۱ نظر
اول
لطیفةٌ: در پارادوکس «سلام» گفتن به نادانان
آیه میگوید:
وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا [فرقان:۶۳]
و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ مىدهند.[ترجمه محمدمهدی فولادند]
گویا این توصیه بد فهمیده شده است. نخست اینکه از سلام گویی، گفتن لفظ «سلام» را فهمیدهاند نه نرمخویی. دوم آنکه بسیاری اوقات آن سلام گفتن، طعنه است و در طعنه آزار است و آن آزار کلوخاندازی است به جاهل.
چو کردی با کلوخانداز پیکار|سر خود را به نادانی شکستی.
«سلام»گفتن در پاسخ به سخنی نادرست، طعنه «جاهل» زدن به گوینده سخن نادرست [نادرست از دیدگاه ما] است. آیه توصیه به نرمخویی میکند و این طعنه نه تنها نرمخویی نیست، درشتگویی است و آزار.
«کاش کاندک مایه نرمی در خطابت دیدمی»
دوم
درباره فرق تهمت و پرسش
غلامعلی حدادعادل رئیس فرهنگستان فارسی دربارهٰ تفاوت تهمت و پرسش این کلمات را نوشته است: «برای روشن شدن فرق بین تهمت و سؤال: اگر کسی از کسی بپرسد، آیا این صحت دارد که شما فرزند نامشروع پدر و مادر خود هستید؟ به نظر شما این سوال است یا تهمت؟»
این استدلال نوعی استدلال تشبیهی است. استدلالهای تشبیهی و نیز استدلالهای استعاری مبتنی بر همانندسازی به واقعهای مشابه هستند. اما همواره این سستی را دارند که با تغییر واقعه نتیجه تغییر کند. مثلاً «اگر کسی از شما بپرسد شما تاکنون از چراغ قرمز رد شده اید؟» نتیجه عوض میشود. یا همان تشبیه و استعاره را بپذیریم و با کمی تغییر یا لوازمش را بگوییم و نتیجه عوض شود مثلا «اگر کسی از فرزندی سفیدپوست که پدر و مادری سیاهپوست دارد بپرسد که شما واقعاً فرزند پدر و مادر خود هستید؟» نتیجه عوض میشود.
تشبیه و استعاره و همانندسازی دو واقعه نمیتواند یک استدلال باشد. کمااینکه برخی پرسشها شاید متضمن تهمت باشند، بسیاری پرسشها هم تنها معنای استفهام دارند و بس. رئیس فرهنگستان فارسی باید این را بداند.
نکته دیگر در ضعف کلمات حدادعادل این است که باید جایگاه پرسشگر را در نظر داشته باشد. رئیس فرهنگستان فارسی باید این را بداند که اقتضای حال متکلم و مخاطب و جایگاه آنان در معنا مؤثر است. یک قاضی اگر از متهمی بپرسد آیا شما این قتل را انجام دادهاید یا نه، در مقام پرسش و حقیقتجویی است. میان قاضی و یک انسان عادی در خیابان متفاوت است. نماینده مجلس در مقام یک ناظر است. نه در مقام یک فرد عادی. نماینده مجلس شأنش شأن پرسشگری است. این پرسش برای روشنشدن و شفافیت است. رئیس پیشین مجلس باید این را بداند.
رئیس فرهنگستان فارسی باید این را بداند که متن و زمینه در معنا مؤثر است. پرسش محمود صادقی پرسشی استینافی نبوده است که بدون هیچ زمینهای آن را گفته باشد. اصل ماجرا از سوی وزیر و ... ثابت شده بود. بخواهیم بر سبک حدادعادل صحبت کنیم فردی را دیدهایم که صورتش پر از خون و کوفتگی و زخم است. از او بپرسیم آیا دعوا کردهای؟ این پرسش از دعوا تهمت نیست. پرسش است. این اثبات وجود چنین حسابهایی مانند آن خون و زخم و کوفتگی است. پرسش را باید در متن و زمینهاش معنا کرد. اگر از فردی آرام و مرتب بپرسیم دعوا کردهای؟ شاید آزار بیند و این پرسش تهمت باشد. اما از کسی که خونآلود و زخمی است، این پرسش یک پرسش درست است. رئیس فرهنگستان فارسی باید بداند متن در معنای جمله تأثیر دارد.